میز 60

شیرینی نابی دارد

بوسه های گاه وبی گاهت

روی لبهای بی جان من

فقط کمی هیزمش را بیشتر کن

بگذار همه بدانند 

بعد از تو

من یک آتش پرست شده ام

 

دوماه از نوشتنم تو دنیای مجازی گذشت

ببین هنوز خسته نشدم

میز 59

تجمع کرده اند بغض هایم

در گلو

تنها راه لمس تورا هم

میخواهند از من دریغ کنند

!!نفس من!!

اینبار نگذار دستشان به جدایی ها برسد

میز 58

شبها یاد تو

لالایی بیداری من است

هوس کرده دلم

گهواره آغوشت را

تا در آن ارام گیرد

روح عشق پرستم

میز 57

چشمان تو راز پنهان سینه ام را افشا میکند

عاشق شدن من

کار چشمانت بود

نه حرفهای شیرینت

میخواهم باز هم به من خیره شوند

!!آن دو گوهر بینظیر!!

میز 56

رمز خواب  هایم را فقط تو

میدانستی

زمانیکه لب هایت را روی لبهایم تاب میدهی

میدانم

!!آمده ای که بیدارم کنی!!

میز 55

کتاب های عاشقانه

مقابل تو

سر خم میکنند

وقتی میبینند از این همه

حرف دلی که من

 برایت نوشته ام 

فرش قرمز پهن کرده ام 

تا دلیل زندگی کردنم

 راه عشق را هموار طی کند 

 

میز 54

شهرزاد قصه گو را بگو بیاید

اینجا ساکن شود

 قصه نبودن تو 

 هزارو یک شبیست

که تمامی ندارد