میز عسلی
تو میروی
ومن خسته تر از انم که
پشت سرت اب بریزم
...برو میدانم ...
وقت رفتن دریا هم به پایت بریزم
بر نخواهی گشت
تقدیم به دوست خوبم
که دیگه نیست پیشم
تو میروی
ومن خسته تر از انم که
پشت سرت اب بریزم
...برو میدانم ...
وقت رفتن دریا هم به پایت بریزم
بر نخواهی گشت
تقدیم به دوست خوبم
که دیگه نیست پیشم
ضرب آهنگ تنهایی من
صدا کردن نام تو
زیر لبهایم است
!! گوش کن !!
من نجوا کنان
میخواهمت
حتی به قدر عبور از این حادثه
کمی با خیال من
...راه بیا ...
بازم دعام کنید
واقعا گیر کردم
به من خنده تعارف نکنید
..سالهاست ..
غمی بزرگ
لبهایم را به هم دوخته
و من آشنای غریب
منحی روی لب هایم شده ام
درخواست همیشگی
"دعا"
امروز دلم گرفت
به هوای باریدن
گوش احساسم را
پر کردم از صدای خیال تو
...نبارید...
من جاری شدم
بر ورق
دعام کنید
تا دیر نشده بیا
دلتنگی ها را فرستاده ام
دنبال نخود سیاه
...بیا ...
در کنار لحظهای
بی کسی ام جاشو
به اندازه یک
!! دنیا تنهایی !!
بوسه کال دارم
نیازمند دعا هستم هنوز
یارای ماندن در خیال را
دست در دست تو ندارم
پوچ است
داشتن تو
وقتی از پیله کردن من به خودت میهراسی
کاش بدانی
اخر پروانگی
سهم همه ماست
همچنان نیازمند
دعای شما هستم