میز عسلی

تو میروی

ومن خسته تر از انم که 

پشت سرت اب بریزم

...برو میدانم ...

وقت رفتن دریا هم به پایت بریزم

بر نخواهی گشت 

 

تقدیم به دوست خوبم

که دیگه نیست پیشم

 

میز 137

ضرب آهنگ تنهایی من

صدا کردن نام تو

زیر لبهایم است

!! گوش کن !!

من نجوا کنان

میخواهمت

حتی به قدر عبور از این حادثه

کمی با خیال من 

...راه بیا ...

من و بادکنک 

بازم دعام کنید

واقعا گیر کردم

میز 136

به من خنده تعارف نکنید

..سالهاست ..

غمی بزرگ

لبهایم را به هم دوخته

و من آشنای غریب

منحی روی لب هایم شده ام

 

درخواست همیشگی

"دعا"

میز 135

امروز دلم  گرفت

به هوای باریدن

گوش احساسم را

پر کردم از صدای خیال تو

...نبارید...

من جاری شدم

بر ورق

 

دعام کنید

میز 134

تا دیر نشده بیا

دلتنگی ها را فرستاده ام

دنبال نخود سیاه

...بیا ...

در کنار لحظهای

 بی کسی ام جاشو 

به اندازه یک 

!! دنیا تنهایی !!

 بوسه کال دارم

 

نیازمند دعا هستم هنوز

میز 133

یارای ماندن در خیال را      

دست در دست تو ندارم  

پوچ است

داشتن تو

وقتی از پیله کردن من به خودت میهراسی

کاش بدانی

اخر پروانگی

سهم همه ماست

 

همچنان نیازمند

دعای شما هستم

 

میز 132

کسی نمیداند

سرگذشت من عاشق چه میشود

اما

همه برای عاقبت به خیری ام دعا میکنند

پس تو کی

به من میرسی

؟؟که عاقبت تو سهم من شوی؟؟

 

واسم دعا کنین 

احتیاج مبرم دارم

میز 131

خسته تر از آنم که فکرش را بکنید

!! میشود به لیست صابرین نگاهی بیندازید !!

شک دارم

.... احتمالا ....

اسم من

"ایوب"

؟؟قید نشده؟؟