میز ثابت
بیا بنشین
آنهم درست روبه روی من
به اندازه دنیاها
حرف نگفته دارم
قهوه ای مهمانم باش
رسم میزبانی را خوب
به جا خواهم آورد
شک نکن
+ به کافهـ من خوش اومدیـ
بیا بنشین
آنهم درست روبه روی من
به اندازه دنیاها
حرف نگفته دارم
قهوه ای مهمانم باش
رسم میزبانی را خوب
به جا خواهم آورد
شک نکن
+ به کافهـ من خوش اومدیـ
عادتت بود
راس دلتنگی می آمدی
ونزدیک ساعت
دوست داشتن میرفتی
این من بودم
که زیادی شلوغش میکردم
جوری که
عقربه ها هم تاب دیدنت را نداشتنتد
از حسادت میخکوب میشدند
عاشق که می شوی
رنگ میبازی
دست خودت هم نیست
چه ساده بودم
که میپنداشتم
مرا میبیند..
مرا باور دارد ..
هنوز هم با صدای بلند نامت را
در تنهایی ام
صدا میزنم
تا کسی نداند که
"مردی در خانه قلبم نیست"
قهوه بی کسی هایم
به اندازه کافی
.. تلخ است..
دوست ندارم با شکر
دروغین... بودنت...
به خودم بنوشانمش
شک ندارم
که جا مانده است
قدری از احساست در سرزمین دلم
وگرنه
اینگونه نتیجه نمیداد
عاشقانه هایم
رفتن کار آسانی نیست
دَلیل میخواهد که من ندارم
اما برای ماندن
..چرا..
دِل
؟؟از این دلیل هویدا تر؟؟
کافهـ چیـ نوشتـ:ولنتاینـ همگیـ مبارکـ
نقاش که باشی
بدترین لحظه ها هم
کشیدنی میشود
حتی
نبودنش
نردبان خیالت را به
دیوار احساس من
تکیه بده و از آن بالا برو
نترس
من
بی صبرانه
منتظرت نشسته ام