سرزمین بیقراری هایم

منتظر فرداهای با "تو" بودن است

قول داده

وقتی بیایی

جای گامهایت را

با گل رز قاب بگیرد

很多的梦在等待着进行,而我已分不清,你是陌生人,还是路过的爱情。 

این روزها خون دلـ میخورم