بیزارم از اینکه

هر روز نقابی از جنس خوشبختی وشادی

 به چهره بزنم

در حالیکه

خوشبختی من درست

جایی میان بازوان توست 

جایکه خنده ها در آن دست نخورده اند

نه جایکه

حضورت خیالیست

 

آهنگ کافه عوض شد